رمان پلیسی تیر از نسترن اکبریان | دانلود رمان

#پارت_چهار
#رمان_تیر
#نسترن_اکبریان


سرش را به در چسباند و نفس عمیقی کشید. تلاش بسیاری برای تحمل درد و بسته نشدن چشمانم داشتم اما از شدت خون ریزی شانه‌ام،‌ خواب که سهل بود، هر آن احتمال مرگ می‌دادم؛ آن هم در آن شرایط اسفبار!
- هی! نخواب، اگه الان بخوابی مرگت حتمیه!
صدای کلفت و دورگه‌اش نشان از جیغ و داد بسیار می‌داد، پوزخندی به لب نشاندم؛ مرگ... همان لحظه هم برایم حتمی بود!
زیر چشمی نگاهش کردم، همانطور که سرش را به در تکیه داده بود چشمانش را بسته و نفس‌های عمیق می‌کشید. انگار به نوعی سعی در آرام کردن خودش داشت.
نزدیک به پنج دقیقه گذشته بود و تنها چیزی که شنیده می‌شد، صدای نفس‌های پر درد من و آن دخترک عرب زبان بود. تکانی به تنم دادم که درد، نفسم را برید؛ به هر جان کندنی بود نیم خیز شدم و کمرم را به دیوار پشت سر تکیه دادم.
- هی! گلوله خوردی؟

«هی» را آنقدر با خشم و تأکیدی می‌گفت که بی‌اختیار، چشمانم را به خود می‌کشید. مجدد در پاسخ حرفش سری تکان دادم. انگار کمی آرام شده بود که سرش را پایین آورد و دقیق در صورتم ریز شد.
- چیه؟ چرا حرف نمی‌زنی؟ زبونت رو بریدن یا داغ کردن؟!
پوزخند صدا داری زد و آرام‌تر ادامه داد:
- هرچند از اون عوضی‌ها بعید نیست...
گلوی خشک شده‌ام را صاف کردم و بریده بریده شروع به حرف زدن به زبان عربی کردم.
- تو... کی هستی؟
قبل از آنکه پاسخ سوالم را دهد، آب دهانم را فرو کردم و دوباره به صورت مقطع، خطاب گرفتمش.
- اینجا، اینجا... چیکار می‌کنی؟
حرف زدن در آن شرایط که به زور بیدار مانده بودم بسیار دشوار بود و همان دو جمله به نفس زدن انداخته بودم.

- چه فرقی می‌کنه کیَم و چرا اینجام. وقتی تَهش قراره جفتمون سلاخی بشیم، تکرار دلیلش یه عذاب روی مرگه. تو هم نمی‌خواد حرف بزنی، قبل از اومدن اون ها، دیدی همین‌جا تلف شدی.
شوکه و متعجب به اویی که چندی پیش با لحجه‌ی ضعیف، فارسی صحبت کرده بود خیره شدم. تکان دیگری به زبانم دادم و در عین ناباوری پرسیدم.
- تو... تو ایرانی هستی؟!
دیدگاه ها (۰)

بهترین رمان پلیسی😎😎 رمان تیر | دانلود رمان

رمان کابوس افعی بهترین رمان تخیلی

جنجالی ترین رمان پلیسی | بهترین رمان عاشقانه پلیسی

بهترین رمان ایرانی جدید 😍😍 رمان عاشقانه

رمان بغلی من پارت ۳۲دیانا: دنیا رو سرم خراب شد دکتر منو با ه...

ازمایشگاه سرد

دستش رو قلبم بود.هر وقت می فهمید حالم‌ خوش نیست، همین کار رو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط